پابدانا
سرزمین مردمان سخت کوش
سلام
سال نو تمامی دوستان مبارک ان شالله سال خوبی پیش رو داشته باشید .
یک هفته قبل از سال نو خداوند عیدی منو داد و نازنین زهرا متولد شد و امسال سر سفره هفت سین کنار ما بود امیدوارم همتون موفق باشید
یا حق
بوی جان میآید اینک از نفسهای بهار
دستهای پر گلاند این شاخهها ، بهر نثار با پیام دلکش ”نوروزتان پیروز باد ” "سال نو مبارک"
نرم نرمک میرسد اینک بهار ، خوش به حال روزگار ، خوش به حال چشمه ها و دشت ها خوش به حال دانه ها و سبزه ها ، خوش به حال غنچه های نیمه باز . . . "سال نو مبارک" نوروز ، یادگار ماندگار یاران دیروز این دیار و پاسداشت پاکیها ، نیکیها و پهلوانیها بر همه ایرانیان نیکوسرشت خجسته باد ... "سال نو مبارک" . . . لحظات از آن توست؛ آبی، سبز، سرخ، سیاه، سفید،… رنگهایی را که بایسته است بر آنها بزن روزهایت رنگارنگ "سال نو مبارک"
.
. . خداوندا ، در این آخرین روزهای سال دل مردمان این سرزمین را چنان در جویبار زلال رحمتت شستشو ده که هر کجا تردیدی هست ایمان هر کجا زخمی هست مرهم هر کجا نومیدی هست امید و هر کجا نفرتی هست عشق جای آنرا فرا گیرد ، آمین ... "سال نو مبارک"
.
. . واژه ها را از خواب فراموشی بیدار خواهم کرد دسته گلی از یاس و باران برایت خواهم چید نقش لبخندرا بر چهره ی زیبایت خواهم پاشید تا برایت پیام شادباشی بنویسم "سال نو مبارک"
.
. . نوروز این رفاقت را نگاهبانی می کند که باور کنیم قلبهامان جای حضور دوستانمان هستند ... "سال نو مبارک"
.
. . چه افسانه ی زیبایی... زیباتر از واقعیت .. راستی مگر هر شخصی احساس نمیکند که نخستین روز بهار گویی نخستین روز آفرینش است؟ "سال نو مبارک"
. . . بر چهره گل نسیم نوروز خوش است در صحن چمن روی دلفروز خوش است از دی که گذشت هر چه گویی خوش نیست خوشباش و ز دی مگو که امروز خوش است ... "سال نو مبارک" . . . و من در دعایی خاضعانه به درگاه مدبر هستی ، احسن الحال را برای شما آرزو میکنم ... "سال نو مبارک" . . . دستان پرنوازش بهار ، طبیعت خفته را از خواب بیدار می سازد
و زمین و درخت رازهای رنگارنگ و عطرآگین خویش را نثار نگاه ما می کنند . در سال جدید خورشیدی سبزی ، شادی ، کامیابی ، بهره وری ، اثربخشی فعالیتها و بهروزیتان را از درگاه ایزد منان آرزومندم ... "سال نو مبارک"
باز عالم و آدم و پوسیده گان خزان و زمستان خندان و شتابان به استقبال بهار میروند
تا اندوه زمستان را به فراموشی سپارند و کابوس غم را در زیر خاک مدفون سازند و آنگه سر مست و با وجد و نشاط و با رقص و پایکوبی با ترنم این سرود طرب انگیز نو روز و جشن شگوفه ها را بر گذار می نمایند ... "سال نو مبارک" با سرود تازه ”هر روزتان نوروز باد ”
شهر سرشار است از لبخند، از گل، از امید تا جهان باقی است این آئین جهان افروز باد ... شنبه 28 اسفند 1395برچسب:پابدانا,عکسهای جدید ازپابدانا,عکسهای سطح شهر پابدانا,پابدانا و خاطرات,پابدانا, :: 16:29 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام این روزها تمام مردمان ایران زمین درحال خانه تکانی هستند . پابدانا هم رنگ و بوی خانه تکانی گرفته ...
عکسها در ادامه مطلب... ادامه مطلب ... چهار شنبه 25 اسفند 1395برچسب:پابدانا,عکسهای پابدانا,پابدانا,معدن ذغال سنگ,پابدانا,عکسهای پابدانا,پابدانا,معدن ذغال سنگ,پابدانا,عکسهای پابدانا,پابدانا,معدن ذغال سنگ,, :: 1:49 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام امیدوارم سالی پر از خیر و برکت و سلامتی برای خودتان و خانواده محترم پیش رو باشد .
لحظه تحویل سال 1396هجری شمسی به ساعت رسمی جمهوری اسلامی ایران ساعت 13 و 58 دقیقه و 40 ثانیه روز دوشنبه 30 اسفند
چهار شنبه 25 اسفند 1395برچسب:پابدانا,عکسهای پابدانا,پابدانا,معدن ذغال سنگ,پابدانا,عکسهای پابدانا,پابدانا,معدن ذغال سنگ,پابدانا,عکسهای پابدانا,پابدانا,معدن ذغال سنگ,, :: 1:4 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام یادتونه تا برف شروع میشد دعا میکردیم بباره تا مدرسه تعطیل شه و با دیدن برف خوشحالی بی وصفی که سراغمون میومد. گرچه مدرسه ها تعطیل بود ولی دلمون نمی یومد بشینیم تو خونه و میرفتیم برف بازی و ادم برفی درس میکردیم یاد اون دوران بخیر... برای دیدن عکسها به ادامه مطلب بروید
ادامه مطلب ... یک شنبه 22 اسفند 1395برچسب:عکس پابدانا,پابدانا,پابدانایی,عکسهای جدیدپابدانا, :: 18:53 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام یادش بخیر 22 بهمن هر سال ... یه روز تعطیل همه در سر ایستگاه جمع می شدند تا اتحاد و همبستگی خودش رو نشون بدن . حالا چند سالی هست که سر ایستگاه نیستیم ولی مردمان ان دیار نمیزارن جای خالی من و تو احساس شود عکس ها در ادامه مطلب...
ادامه مطلب ... یک شنبه 22 اسفند 1395برچسب:پابدانا,عکسهای پابدانا,پابدانا,معدن ذغال سنگ, :: 17:42 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام
چند عکس از محرم امسال از هیئت سیستانی های عزیز
برای دیدن عکسها لطفا به ادامه مطلب بروید...
. ادامه مطلب ... سلام سال نو مبارک امید وارم سال خوبی داشته باشید. دوستان پابدانایی یادش بخیر سال جدید در پابدانا ... اصولا هر کسی در پابدانا می ماند دلش می گرفت چون پابدانا در نوروز خلوت می شد و همه به زادگاه خودشون می رفتند ولی همه ما سالی بوده که در پابدانا مونده باشیمو این حس دلتنگی رو چشیدیم. دوستان عزیز منتظر نظراتتون هستم . سلام احوال شما دوستان پابدانایی امیدوارم حالتون خوب باشه . امروز بعد از چندروز به عشق پابدانا اومدم نت تا یادی کرده باشم از شما دوستان و یادی کرده باشم از شهرمان پابدانا. دوستان عزیز در بالا طریقه خاطره نوشتن را گفتم اگر مایل باشید می توانید خاطرات خود را ثبت کنید و اگر دوست داشتید تا مطلب تون رو در وبلاگ بزارم به این ادرس :hossien8408@gmail.com ایمیل بزنیدتا با نام خودتون در وب گذاشته بشه به امید سرافرازی ایران. یاحق سلام من محمد امیری هستم متولد 21 شهریور 1361در کرمان بنده در پابدانا زندگی کنم و در ابتدا از آقای صیادی تشکر می کنم که با این کارشون اجازه داده اند که بنده و امثال بنده که دلشون برای شهرشون تنگ شده خاطرات خود را در این وب بنویسند . آقای صیادی ممنونم بخاطر این کار و به همه ی دوستان پیشنهاد می کنم اینجا رو از دست ندهید بنده به آسانی وارد وب شدم و الان که ساعت 46دقیقه بامداد هست دارم واسه دوستانم و همشهری هایم بچه های گل پابدانا می نویسم من دلتنگی دارم چون الان در تهران مشغول کار هستم و الان چند ساله اصلا به شهرم پابدانا سر نزدم .شاید فکر کنی من که در کرمان متولد شدم اما بعد از چند ماهی پدرم برای کار به پابدانا رفت و ما هم در این شهر بزرگ شدیم . خاطره من از یک تفریح که با دوستانمان به باغ معروف عباس آباد است . سال 1377یا78بود که با دوستان قرار گذاشتیم بریم باغ عباس اباد با اقایان حسین موسوی حسن موسوی واحمد شهسواری و...؟اونم با پای پیاده خلاصه قرار شد هر کس یه وسیله بیاره منم قرار بود آجیل و خوراکی بچه هارو بیارن.در بین راه دو تا سگ گردن کلفت جلومون سبز شدن یکی از بچه ها که خیلی بلفی بود (که اسمشو نمی یارم)بلف زد من از سگ نمی ترسمو و....رفت طرف سگ هاو یه سنگ برداشتو زد به سگ ها حالا بدبختی نهار ظهرمون هم دست این آقا بود تا سنگ رو زد سگ اولی یه واقی کرد دیگه نگو ما که فقط داشتیم می خندیدیم به این دوستمون که چطوری غذاهارو ریخت و ال فرار چه می دوید مونده بودیم بخندیم سگ دوم رو بزنیم که گوشت ها رو شروع کرد به خوردن وایی تا ما نگاه کردیم همشونو خوردن و ما گرسنه به راهمون ادامه دادیم تا باغ رسیدیمو فقط داشتیم به این دوستمون می خندیدیم و از گرسنگی داشتیم می مردیم اخر سر رفتیم جای نگهبانی معدن هشونی با کارگرای شیفت یک که داشتن بر می گشتن برگشتیم خونه . امیدوارم دوستانم هر کجا باشند یادی بکنند و در این مکان با هم یاد خاطره ها بیو فتند بخدا خیلی دلتنگم همیشه میام اینجا شاید یه خاطره ایی از بچه ها ببینم بازم تشکر اقای صیادی . دوستا شماره واسه تماس ندارم ان شالله در آینده شماره می زارم خدانگهدار سلام امیدوارم حالتون خوب باشه عکسی از دبستان دخترانه نرجس خاتون به دستم رسید و منم سریع این عکس را در وب قرار می دم تا شما دوستان از دیدن این عکس لذت ببرید شاید کسی که پابدانا را ندیده بگوید این عکس ها چه اهمیتی دارد اما ما که آنجا بودیم و الان از شهرمان دوریم قدر این عکس ها رو می دونیم و فقط دلمان خوش است به همین عکس ها چون یاد دورانی که در پابدانا بودیم می افتیم. امیدوارم لذت ببرید
یا حق سلام عکسی از درون شهرمان در وبلاگ قرار دادم که به تازگی گرفته شده است. شاید شما دوست عزیز یاد اون موقع ها صبحگاه که در همین جا برگزار می شد و زنگ تفریح درون بازار می رفتیدو تغذیه می گرفتید نانوایی و نان می گرفتید افتادید.امیدوارم حداقل سهمی کوچک در این یاداوری داشته باشم .
یا حق سلام
سلامی از روی دلتنگی به شما دوستان پابدانایی امیدوارم حالتون خوب باشه .در این مدتی که نبودم دیدم دوستان زیادی به جمع ما پیوستن خوشحال شدم که کم کم داریم دوستان خود راپیدا می کنیم . دوباره اومدم که باشم پس به یاری شما دوستان . درادامه مطلب چند تاsmsماه مبارک رمضان گذاشتم تا بیشتر لذت ببرید. یا حق
ادامه مطلب ... شنبه 27 اسفند 1390برچسب:پابدانا,عشق به پابدانا,پابدانایی ها,مسجد پابدانا,پابدانا,کیانشهر,پابدانا,ذغال سنگ, :: 14:20 :: نويسنده : حسین صیادی
لحظه تحویل سال 91 هجری شمسی: سه شنبه اول فروردین ساعت ۰۸:۴۴:۰۰ صبح
سلام سال نو همه شما دوستان مبارك اميدوارم سال خوبي داشته باشيد. من به عشق شما دوستان پابدانايي اومدم
پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:پابدانا,پابدانايي,مسجد جامع پابدانا,تپه سبز پابدانا,پابدانا,مردم پابدانا, :: 20:52 :: نويسنده : حسین صیادی
با سلام اميدوارم حالتون خوش باشه كم كم داريم به پايان سال نزديك مي شويم خبر دار شدم كه در پابدانا برف اومده بعد از شنيدن اين خبر دلم خيلي گرفت اخه برف بازي در پابدانا يه حالو هواي ديگه ايي داشت كه هيچ كجا نداره .همه ي دوستان جمع مي شديم و شرو ع مي كرديم به برف بازي آمدم به عشق شما مردم عزيز كه هنوزم به ياد پابدانا هستيد و اصليت خودتونو فراموش نكرديد. دمه همتون گرم يا حق شنبه 15 بهمن 1390برچسب:پابدانا, :: 15:32 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام ياد اون دوران افتادم كه ماه رمضان مسجد يه حالو هواي ديگه داشت ياد شب هاي قدر وافعا صفاي وصف نشدني داشت شب هاي محرم كه هر هئيت به نوبت مي يومد داخل مسجد و بعد از عزاذاري و اتمام مسجد را ترك مي كردند.ياد 15 خرداد يادواره شهدا .نماز جمعه هاي هر هفته. اميدوارم شما هم خاطراتتون تازه شده باشه و ياد اون دوران افتاده باشيد.
سه شنبه 4 بهمن 1390برچسب:پابدانا, :: 11:51 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام بعد چند سال به شکر خدا شهرمان صاحب چمن مصنوعی شد . بنده هم دیدم بعضی از دوستان شاید دوست داشته باشند پیشرفت پابدانا رو ببینند این عکس رو گذاشتم خوشحال میشم به دوستان پابدانایی ادرس این وب رو بدهید.
یاحق شنبه 24 دی 1390برچسب:پابدانا, :: 1:36 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام به شما دوستان پابدانايي عزيزان اين عكس هاي پايين مربوط به گلزار شهداي طغرالجرد مي باشد شايد شما هم عزيزي در اين قبرستان داشته باشيد. اميدوارم لااقل ياد اون دوران انداخته باشم تون براي شادي اموات اين قبرستان سه صلوات يا حق چهار شنبه 21 دی 1390برچسب:پابدانا, :: 20:51 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام به شما دوستان پابدانايي اميدوارم حالتون خوب باشد اين چند روزي كه نبودم يك عمل قلب داشتم در تهران كه با ياري خدا بهتر شدم دوستان خبر دارند. بازم معذرت خواهي بابت اين تاخير بازم تشكر از دوستان بابت نظرات خوبشون جمعه 25 آذر 1390برچسب:پابدانا, :: 16:42 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام اگر در پابدانا بوديد پس شاهد واقعي اين تصوير هستيد روزگاراني از كنارش رد مي شديم بي خيال اما شايد با ديدن عكس غم دوري از پابدانا در دل ها زنده شود. چند وقت پيش خبري به دستم رسيد كه مسئولين دنبال آن را دارند كه اين دهكده المپيك را درست كنند ما هم خوشحال شديم از اين خبر اميدوارم كه اين كار عملي شود . اين عكس از طرف سلمان شهر كه به طرف پابدانامياد گرفته شده. اين عكس هم از كنار ميدان بسيج اميدوارم خوشتون اومده باشه بنده از نظرهاي شما استقبال مي كنم و يه جور اميد بهم ميده چون مي بينم دوستان پابدانايي كنار هم جمع مي شوند یک شنبه 20 آذر 1390برچسب:پابدانا, :: 19:19 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام به شما دوستان عزيز اميدوارم حالتون خوب باشه . بنده بخاطر آپلود نشدن عكس ها ازتون معذرت مي خوام سيستم آپلود چند روزي هست كه با مشكل روبرو شده . و عكس هاي وبلاگ را آپلود نمي كنه. با تشكر یک شنبه 6 آذر 1390برچسب:پابدانا, :: 14:15 :: نويسنده : حسین صیادی
سلام به شما دوستان عزيز اينجا قبلا مركز مخابرات بود كه فكر مي كنم هميشه بسته بود ولي در چند سال پيش كه مركز مخابرات از طغرالجرد به اينجا منتقل شد اينجا به سر و ساماني گرفت. و امروزه شاهد هستيم كه اداره گاز كيانشهر(پابدانا)در اينجا احداث شد.و بغير از اين دو پست بانك و مركز خدمات ارتباطي در همين جا مي باشد يعني در يك محيط چهار موسسه جدا ار هم به كارشون مي رسند.
با نظر هاي خوبتون ما را براي بهتر كردن اين وبلاگ ياري كنيد. يا حق شنبه 5 آذر 1390برچسب:پابدانا, :: 21:26 :: نويسنده : حسین صیادی
باسلام اميدوارم خوشحالو سر حال باشيد اينجا تپه سبز سر ايستگاه پابداناست .و همتون بدون گفتن من حدس زديد در سالهاي كه گذشت به اين فضاي سبز رسيدگي شد ابشار برقي كه لامپ ها ي متعددي داره و همجور نمايي رو ايجاد مي كنه نصب شده برق هاي اون هم درست شده و الان در اول شهر پابدانا تكه تازي مي كند.
اميدوارم از عكس ها رازي بوده باشيد. کار در شرایط بسیار سخت بردن ذغال به بیرون با استفاده از واگن قاب آهن و لارده های سیمانی برای جلو گیری از ریزش دهانه تونل معدن کارگر معدن ذغال سنگ کارگر معدن ذغال سنگ هنگام اتمام کار
|
||
|